رادنی هیکس و لاجوردی D. آزبورن-لی در 'غرور نمایشنامه' و مبارزه برای سیاه و سفید عجیب و غریب تغییر در تئاتر

تیخود را در سال نجومی از "غرور نقش" تولید شده توسط Rattlesticks نمایشنامه نویسان تئاتر در شهر نیویورک است نشان

توسط NEWSCENTERALS در 4 تیر 1399

تیخود را در سال نجومی از "غرور نقش" تولید شده توسط Rattlesticks نمایشنامه نویسان تئاتر در شهر نیویورک است نشان آنلاین Playbill.com. این اولین بار است که از دو مقاله با تمرکز بر سیاه و سفید عجیب و غریب نویسان با پخش در این فصل است.

رادنی هیکس' بازی فقط دکمه ذخیرهاست در مورد امیدها و ترس ها و توطئه یک گروه از شش دبیرستان سالمندان از جمله دوقلوها که مهاجران مستند نشده و ترانس ، هیکس 46 نیز یک بازیگر است که ستاره دار در اصلی تولیدات اجاره و آمد از دور. فقط دکمه ذخیره است به کارگردانی مایکل Greif که به کارگردانی هیکس در تولید اصلی از اجاره.

چگونه باید چند هفته گذشته شده است برای شما از آنچه اتفاق افتاده است به جورج فلوید به همه است که اتفاق افتاده و پس از آن?

هر کس در حال رشد است و در حال تغییر به مردم اجازه رفتن به ارث برده ایدئولوژی مفاهیم و سیستمیک به ارث برده آمریکایی تروما. ما در حال حاضر اکثر کسانی که می خواهند فراگیر و با هم. من فکر نمی کنم مردم تا کنون به عنوان آوازی به عنوان آنها در حال حاضر. این است که سفید و سیاه و سفید, سیاه و سفید, آن را در مورد همه ما انجام این کار با هم. هم می تواند جهان را تغییر دهید.

چگونه شما مقابله این چند هفته ؟

من با کمال تعجب بزرگ. من اختصاص داده شده در شش سال گذشته از زندگی من برای یادگیری تمرکز حواس و مراقبه است. من واقعا سخت به نگه داشتن خود من حس groundedness. مطمئن, من اببس و جریان اما من یک عمل است که نگه می دارد من می رسه. این ماه و نیم گذشته شده است و در مورد ایجاد این بازی.

چگونه به بازی آمده بود ؟

در این بازی تغییر کرده است. من اولین بازی شعله کبابیبود خیلی کامل و شدید در مورد نژاد پرستی و بزرگسالان است. و این یکی سخت بود و زمان در نسخه های قبلی با gunplay و مواد مخدر. سپس متوجه شدم من نمی خواهم به نوشتن که بازی. من 46 ساله سیاه, گی, نمایشنامه نویس. من 26 نوشتن تمام احساس وحشت و نگرانی در جهان است. من احساس من تا به حال سطح دیگری از مسئولیت. من می خواستم برای پیدا کردن یک راه برای جوانان, پدر و مادر, بزرگسالان در هر سنی قادر به آن را ببینید.

من می خواستم مطمئن شوید این بازی نمی منزوی کردن مردم من در حال نوشتن در مورد. آن را نه شاخی یا دیزنی, اما از آن است که مثبت و نشاط بخشی. شش کاراکتر باشد. آن را همیشه به من زده است که در حد معمول نشان می دهد تلویزیون و یا فیلم وجود دارد نشانه سیاه و شخصیت آنها خنده دار است. در اینجا وجود دارد یکی سفید شخصیت او خنده دار است. من معکوس آن است.

"من از اوایل دوران کودکی تروما. از سن بسیار جوان من دیدم جهان از طریق یک لعاب از ترس."

رادنی هیکس

این بازی مجموعه ای است از یک سال از این نقطه با جوان مردم صحبت کردن در مورد این اعتراضات در حال حاضر به عنوان یک رویداد گذشته. چگونه به نوشتن در مورد افراد جوان ؟

من از اوایل دوران کودکی تروما. از سن بسیار جوان من دیدم جهان از طریق یک لعاب از ترس. اگر من قادر به نوشتن یک نسیم ملایم قطعه ای است که باعث می شود من واقعا خوشحالم که من به راحتی می تواند نوشتن از یک موقعیت ضربه روی صحنه است. من تا به حال از سانحه برای یک مدت زمان طولانی از اوایل دوران کودکی تروما. پدر من از نظر جسمی سوء استفاده. او تشخیص داده نشده مبتلا به اسکیزوفرنی. وجود چیزهای دیگر در طرف پدر و مادر. من از او وحشت زده و ترسیده از مردم به طور کلی به با شما صادق باشد. ما آن را نمیفهمد تا پایان عمر خود را. برای مدت زمان طولانی من درونگرا. آن اقدام شد که مرا نجات داد.

وجود دارد سه بار در زندگی من جایی که من نمی خواهم به اینجا. من مستور. من احساس هیچ کس می خواهم به استخدام من بود و سیاه و سفید به عنوان به خوبی. سپس من در یک رابطه برای 10 سال با یک مرد بود که نه در همه. او که 16 سال از من بزرگتر بود. من نوع زندگی خود را. زندگی من واقعا نمی شروع تا من چپ که ارتباط و ملاقات شوهر من (Chris Coleman). سپس رفت و در این سفر به دنبال به سمت داخل. پس از سه سال ظاهر می شود در آمد از دورمن توسعه این بیماری عصبی به نام اسپاسمودیک فونی.

چگونه شما برای اولین بار شروع به توجه به آن ؟

من صدای صحبت کردن شروع به پس از آن من صدای آواز نیز هست. این اتفاق افتاد و پنج ماه به برادوی اجرا شود. من متوجه دلیل من نمی تواند آواز خواندن دیگر. گاهی اوقات وجود دارد فقط هوا وجود دارد, گاهی اوقات صدای من بسیار بالاتر بود. گاهی اوقات من مانند صدا تریسی مورگان. برخی از مردم در مخاطب فکر آن را یک شخصیت را انتخاب کنید. تولید فوق العاده بود و مهربان است. اما من نگه داشته بودن گفته بود هیچ چیز وجود دارد من می توانم در مورد آن انجام دهد.

من بود استعفا داد و به این بودن من در زندگی است. من هم یک استاد دانشگاه و نگران بود من دیگر نمی خواهد بود قادر به تدریس است. من ترسیده بود. وجود دارد من نمی توانستم از رختخواب. در همان زمان تا سال 2017 پدر من مبارزه با سرطان است. من در تضاد بود. من نمی خواهم او را به مرگ بدون من, او گفت:, "این است که چگونه شما درمان من است."

من کار بر روی پیش نویس اول فقط ذخیره را فشار دهیدهنگامی که آن را خام و تاریک است. در این نسخه شخصیت پدر خودکشی کرد. من رفت و به صحبت با پدر من در آسایشگاه. من با خواندن شعر او. او بیدار است. به من گفت: "من شما را ببخشد."

صبح روز بعد او گذشت و من می تواند صحبت دوباره. آن را در زمان کمی از گفتار درمانی و سپس در روز تولد من 12 روز بعد از من به دست آورد توانایی به خواندن دوباره. آن را گرفته است زمان برای آموزش مجدد صدای من, اما من می تواند آن را انجام دهد.

آیا شما فکر می کنید این وضعیت بود تروما مربوط است ؟

صحبت با پزشکان و تحقیق در آن مردم بر این باورند که مربوط به برخی از نقطه از تروما. از 4 همه من می دانستم که بود تروما. من را نجات داد به لطف لعنتی خدا بودن آمار. شده اند وجود دارد فرشتگان تمام وقت در زندگی من هدایت من. من نه یک مشت-in-the-air نوع از شخص "من بازمانده است." من بیشتر (او را بالا می برد کف دست خود را بیرون). در حال حاضر من شفا از PTSD.

چگونه می توانم شما احساس می کنید در حال حاضر به عنوان یک سیاه LGBTQ فرد ؟

به عنوان یک مرد همجنسگرا در این لحظه من احساس افتخار می کنم. من هم احساس می کنید که بیشتر از هر لحظه ای که همه ما را به گرد هم می آیند. من امیدوارم احساس می کنیم که همه ما آوردن LGBTQIA جامعه با یکدیگر است. بسیاری از اوقات مردم می گویند "شما نمی توانید مقایسه گی مبارزه با مبارزه است." بله هستند اما همه آنها ریشه در یک کلمه"نفرت" علیه ما. این اشتراک است. من ایستاده با LGBTQIA برادران و خواهران با تمام قلب. یادگیری در مورد ترانس فرهنگ و اطلاعرسانی در خصوص من پر از عشق است. وجود دارد هیچ زمانی بهتر به یک نمایشنامه نویس. هر کس باید متفاوت داستان را بگویید.

"ما شده اند مطبوع مخاطبان را به فکر می کنم که همه یا بیشتر سفید محصولات هستند و همه آنها می خواهند برای دیدن. من واقعا فکر می کنم که من بیشتر ایمان به بشریت است."

رادنی هیکس

شده است وجود دارد بحث زیادی در مورد آینده تئاتر و نیاز به تغییر. شما چه فکر می کنید ؟

تئاتر نیاز به تغییر است. آنچه که من می خواهم برای دیدن یک رنگین کمان—پس برادوی ندارد یک "سیاه و سفید نشان می دهد" یک فصل و یا یک سیاه یا اسپانیایی یا خاورمیانه, مدیر یک فصل است. مردم باید قادر به رسیدن به برادوی و دیدن یک پالت را نشان می دهد که در آن سفید و سیاه و سفید و آسیایی—که در آن همه چیز مناسب می تواند در آن تئاتر. این تیم خلاق باید از مخلوط کست باید مخلوط شود. ما شده اند مطبوع مخاطبان را به فکر می کنم که همه یا بیشتر سفید محصولات هستند و همه آنها می خواهند برای دیدن. من واقعا فکر می کنم که من بیشتر ایمان بشریت است.

این اولین بار است که ما تا به حال این بیداری. من فکر نمی کنم تئاتر می تواند به بازگشت به آنچه در آن بود. من فکر نمی کنم تئاتر خواهد آمد و Blackety-سیاه و سفید یا قهوه ای, قهوه ای, قهوه ای است. من فکر می کنم آن زمان خواهد بود. اما این اولین بار است که من را دیده اند بسیاری از سیاه و بومی نویسان صحبت کردن. این افراد باعث نژاد پرستی در برادوی سهوا یا عمدا من فکر می کنم آنها این یادداشت.

لاجوردی D. آزبورن-لی, بازی, کج قطعاتنیمه اتوبیوگرافیک بازی در مورد یک فرد بالغ ترانس مرد فردی و جوان Winifred تعهد بازتاب سفر از کشف خود. چند برنده جایزه آزبورن-لی, 35, یک, تئاتر, ساز, میان رشته ای هنرمند و خلاق نویسنده است. او گفت: بازی نشات گرفته از یک تمرین نوشتن با تمرکز بر دوران کودکی آیین و لحظه ای آن مختل شد.

و بنابراین در بازی...

هر پنج شنبه, Winifred را می کند ، آنها اوراق قرضه در راه است که تا زمانی که او می رسد یک نقطه که در آن Winifred می خواهد به بیان خودش متفاوت است. این بازی به نظر می رسد چگونه است که بر او و خانواده اش. بازی نیمه اتوبیوگرافیک. آن را دراماتیزه اما بسیار شبیه به تربیت من.

این بازی واقعا آمار خانه برای ترانس و عجیب و غریب مردم است. در چت عملکرد زوم بسیاری از مادران واقعا پاسخ بیش از حد. مردم واقعا قادر به شناسایی با شخصیت های مختلف در بازی و باز کردن به تجارب مختلف. روند نوشتن این بازی به من کمک کرد به تأمل در تجربه خود من. این یک مبارزه واقعی برای من است. من واقعا در تلاش برای درک این تجربه من بود با من و خانواده چگونه به ترجمه آن به تئاتر است.

چگونه مادر خود را احساس می کنید در مورد آن ؟

مادر من بسیار حمایت از کار من است. من صحبت کردن به او شب گذشته و او گفت: او احساسات شده بود صدمه دیده است زیرا این مادر است که مرتب کردن بر اساس. البته من احساس بد است اما من هم سعی کردم به توضیح من نیست فکر می کنم شخصیت یک تبه کار و که من تا به حال زمان زیادی را صرف دادن تمام شخصیت های قوس; همه به نوعی از درمان است. روابط خانوادگی آسان نیست.

آنچه در آن بود مانند دیدن اخیر انبوه با حضور سیاه و سفید ترانس زندگی ماده مارس در بروکلین?

فوق العاده کمی قریب به اتفاق قربانیان. من به دنبال اعتراض آنلاین. عالی بود برای دیدن بسیاری از مردم نشان می دهد تا به آن و بسیاری از مردم من می دانم تا به حمایت از آن و در تنظیم و ارسال کمک های مالی.

این یک ماندگار لحظه تغییر دهید ؟

تغییر سخت است برای دیدن برای هر دو افراد و سازمان ها—و چه مقدار از آنها قادر و مایل به کمك آن و ایجاد تغییر پایدار است.

"من واقعا احساس می کنم ما به یک نقطه رسیده ایم از: 'ما در حال رفتن به آن را ندارد.'"

لاجوردی D. آزبورن-Lee

تئاتر تعطیل است در حال حاضر و در مواجهه خواستار تغییر بزرگ. شما چه فکر میکنید در مورد تئاتر در این لحظه و سطح آن را تغییر دهید ،

من یک بیت از یک رادیکال. من هم یک هنر مدیر. من واقعا احساس می کنم مثل یک فصل بیش از اندازه کافی زمان برای ایجاد یک تغییر است. ما رسیده ایم به نقطه ای که مردم واقعا خسته شده و مردم در حال گرفتن واقعا صادقانه در مورد تجارب خود را.

سیاه, هنرمندان, هنرمندان از رنگ و ترانس هنرمندان شروع به احساس مانند آن را OK به اشتراک گذاشتن این تجارب آنها تا به حال. من می خواهم به بدبین اما من واقعا احساس می کنم ما به یک نقطه: "ما در حال رفتن به آن را ندارد." وجود دارد و نمی شود هر بیشتر سفید نر فصل است. آن را قابل قبول نمی کنه.

شما رو نژاد پرستی و/یا تراجنسی در کار است ؟

اوه آره. من مشغول به کار در یک تئاتر به مدت سه سال به عنوان یک دفتر جعبه مرتبط. یک روز وجود دارد ساخت و ساز در خارج و من در صحبت مطرح صدا به مراجعان برای درک آنچه اتفاق می افتد. بلند سفید, تولید کننده فریاد زد به من که او نمی خواهید به شنیدن صدای من. او گفت: من بده. آنها به من اجازه رفتن. من به آنها گفتم من نمی توانستم باور است که پس از سه سال کار برای آنها آنها جانبداری با او.

من شده اند misgendered در یک اتاق تمرین و در یک استماع دیدم آنها قبل از انتقال headshots از من که یک دهه ،

"سازمان ها نیاز به سرمایه گذاری در هنرمندان است. سیاه, ترانس هنرمندان باید قرار داده نمی شود در مرحله کوچک; آنها باید در مرحله اصلی."

لاجوردی D. آزبورن-Lee

چه شکل باید تغییر کنند ؟

وجود دارد باید تغییر که از بالا و تغییر در آن بالا است. رک و پوست کنده, مردم نیاز به نقل مکان کرد و از مواضع آنها شده است برای x تعداد از سال است. این منصفانه نیست برای یک "تنوع دانشیار" به پلاگین دور برای تغییر زمانی که آنها در واقع با توجه به قدرت برای انجام این کار. سازمان ها نیاز به سرمایه گذاری در هنرمندان است. سیاه, ترانس هنرمندان باید قرار داده نمی شود در مرحله کوچک; آنها باید در مرحله اصلی.

شد موفقیت Michael R. Jackson به تازگی برنده جایزه پولیتزر برای عجیب و غریب حلقه و بسیاری دیگر از جوایز خوش آمدید نشانه ای از تغییر ؟

من می دانم که مایکل. آن را بزرگ او جایزه گرفتن. این دوست داشتنی بازی که سزاوار برنده شدن جوایز. من هم فکر می کنم وجود دارد این پدیده پردازش زبانهای طبيعی که در آن یک بازی و یا هنرمند برداشت و دفاع و پشتیبانی, و سپس آن را در کسب و کار به طور معمول در غیر این صورت. من چالش صنعت به گفتن "بله و..."

عجیب و غریب حلقه یک مثال از کار های شگفت انگیز ساخته شده توسط سیاه و سفید عجیب و غریب هنرمندان. وجود دارد بسیاری از دیگر سیاه و سفید عجیب و غریب شگفت انگیز هنرمندان وجود دارد. من انتقادی از سونیک خارپشت اثر در تئاتر که در آن مردم تصمیم به یک هنرمند همه چیز. عادلانه تر توزیع منابع کلیدی است.



tinyurlis.gdu.nuclck.ruulvis.netshrtco.de
آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن