من از امریکا فراموش شده پایتخت معاون

وقتی که من 13 سال من به تماشای کسی شات گرفتن در نقطه خالی در صورت. سر خود را جامعی پشت بدن خود را tottered به

توسط NEWSCENTERALS در 6 مرداد 1399

وقتی که من 13 سال من به تماشای کسی شات گرفتن در نقطه خالی در صورت.

سر خود را جامعی پشت بدن خود را tottered به آرامی به سمت زمین مانند یک خرد شده درخت. خود بدن مرده سامانه در پارکینگ در خارج از بازی های آنلاین قبل از اینکه من و همه بچه های دیگر که آمده بود خارج به تماشای آنچه که ما فرض بود برای رفتن به یک مبارزه است. قاتل که 16 سال است. او زد. بعد از آن به عنوان جمعیت تماشاچیان بود و دارای عقاید شاید یک صد نفر قاتل دوباره در میان ما در تلاش برای ترکیب در تظاهر به تعجب آنچه همه هیاهو بود.

کسی او را به رسمیت شناخته و به پلیس گفت. پلیس او را برداشت و انداخت او را در سراسر هود مادر بزرگ من ، او فقط به من را انتخاب کنید تا. او فریاد زد. قاتل واکنش نشان نمی دهند. او غیر روحانی بر روی کاپوت به عنوان پلیس قرار کافهای در او سرش را به سمت مادربزرگم صورت یک تخته سنگ سفید. او مقاومت در برابر نیست. او به نظر می رسید در صلح استعفا داد و به آنچه در حال حاضر اتفاق می افتد به او را. من نمی تواند را من چشم از او. آنچه که احتمالا می تواند در خفا انجام دادن در زیر آن چشم توخالی پشت که زیر بیان است که می تواند این پسر نه خیلی بزرگتر از خودم رفتن و انجام کاری که می خواهم ؟ چه شد زندگی او بود که او را تحویل داده تا به این لحظه ؟

"من به شما بگویم آنچه که" مادر بزرگ من گفت که ما کشیده از پارکینگ در راه ما صفحه اصلی. "شما نمی هرگز نمی آیم" بازگشت به علاءالدین لعنتی قلعه است."

همسر من یک نیویورکر و او همیشه تعجب که چرا به نظر می رسد که من می دانم که بسیاری از افرادی که فوت کرده اند و غریبه هنوز هم بسیاری از کسانی که در واقع کسی کشته. من از چشمه آرکانزاس و زمانی که من در حال رشد وجود دارد در 1980s و '90s وجود دارد شاید در حدود 30000 نفر در آنجا زندگی می کنند. من همیشه گفتم همسر من, که بخشی از یک شهر کوچک به معنی شما می دانید هر کس که بدان معنی است که اگر کسی به قتل رسیده و سپس شما احتمالا آنها را می دانستند و شما احتمالا می دانستند آنهایی که آن را بیش از حد. که جواب همیشه راضی ما هر دو. اما پس از آن در سال 2016 من نقل مکان کرد و سه فرزند ما در بازگشت به چشمه های آب گرم برای یک سال در حالی که من تحقیق و نوشت: من اولین کتاب بخارات: جنوب, خانواده, نیویورک اوباش و ظهور و سقوط از چشمه های آب گرم آمریکا فراموش شده پایتخت معاون. در حال بازگشت وجود دارد در میان همه ارواح از گذشته من ساخته شده من تعجب می کنم اگر من در "شهر کوچک" توضیح واقعا گفت کل داستان.

یک چیزی که من در طول سال به دفعات زیادی از جنوب گوتیک رمان. این یک مشکل پروژه و به صورت دوره ای من تا به حال برای استراحت به خواندن چیزی یا نور امیدوار یا خوش بین است. جنوبی گوتیک سنت پر است از خشونت گاهی اوقات فوق العاده دردناک و اغلب بدون هر گونه احساسات و یا حل و فصل. بسیاری از جنوب نویسندگان باید با استفاده از خشونت در کار خود را به نشان می دهد یک جنوبی بود که در جدی درد و رنج از فقر و نژاد پرستی و همه شیوه ای اخلاقی کمبود. این همان جنوب رفت و به طول های بزرگ برای پنهان کردن این شکست پشت بیش از حد بالا و آداب و رسوم اجتماعی که در جنوب گوتیک نویسندگان تمسخر و محروم دور.

بخارات نیست یک اثر داستانی, اما من سعی کردم به نوشتن آن را در چنین راهی که آن را احساس می کنید که بسیار شبیه به یک رمان به خواننده به عنوان من می توانم. من حرکت را از طریق نزدیک به 40 سال سابقه با استفاده از عکس های شرح داری به عنوان علائم راهنمایی راه صحنه در یک فیلم ممکن است. بدون تلاش زیادی در بخش استعارههای جنوبی رمان گوتیک نگه داشته و تحقق. شخصیت اصلی در این بخارات است مادربزرگم هازل تپه و علائم نقطه گذاری در درخت فندق داستان زندگی بودند چیزهایی مانند مردان ضرب و شتم او مردان تیراندازی در مردان پرتاب خود را از پل به مرگ خود را. جهنم وجود دارد حتی مار-دست زدن به پنطیکاستی واعظان تلاش برای نجات او و کارناوال مردان باهم جارو کردن پاهای خود را. بیشتر داستان های من می شنوید در مورد او بیشتر از من نگران مردم فرض من در ساخت آن همه. اگر داستان آن خواهد بود بدجور مشتق شده.

اما این واقعی بود گه. و بعلاوه این نوع از املاک گه که باعث می شود تا یک زندگی, زندگی می کردند, در حاشیه. فقر در شهر کوچک جنوب امریکا فقط موجب زایش این نوع از خشونت چیزهای دیوانه. نیست که می گویند که هر کس که در فقر زندگی می کند زندگی در میان جنون و خشونت است. آن را فقط به می گویند که من درک می کنم که چرا به هر کسی که شده است قادر به زندگی می کنند در طول بازو و یا دورتر از فقر و چیزهای شبیه به این به نظر می رسد مانند داستان.

چشمه آرکانزاس بود که از خانه چه United States Department of Justice مشخص به عنوان "بزرگترین قمار غیر قانونی عمل در امریکا است." من متولد چشمه آرکانزاس حدود یک دهه پس از آن عملیات حفره حفره و رشد در طول دوره از زمان است که چشمه های آب گرم بود و واقعا در تلاش برای کشف کردن که چگونه به نگه داشتن سر خود را بالای آب با از دست دادن آن مهم میباشد. آن هم خشن. شاید یک یا دو سال قبل از پایان قمار در چشمه های آب گرم وجود دارد یک هتل بزرگ بوم. میلیون ها دلار صرف شد در استراحتگاه لوکس است که می تواند از دو میلیون بازدید کننده در سال است که به این شهر کوچک. برخی از آنها حتی تا باز پس از آخرین کازینو بسته خود را درب.

من به عنوان چشمه آمد فاسد کردن یک فرایند طولانی و دردناک که دیدم عجیب ظریف, هتل ها تبدیل به یارانه مسکن برای شهروندان ارشد و یا به سادگی سمت چپ خالی و رها شده درست در وسط شهر. پارک تفریحی تعطیل و kudzu رشد بیش از همه غلتکی coaster. جنوبی باشگاه, یکی از مهمترین طبقه قمار در آمریکای جنوبی تبدیل به یک موزه موم. بخارات تاج جواهر از چشمه های آب گرم را glitzy, کاباره ها بود و در نهایت تبدیل به یک کلیسا است.

مهم تر از سرنوشت تمام ساختمان های زیبا, بسیاری از مردم از چشمه های آب گرم خود را از دست داده معیشت. اقتصاد منتقل و تحت هر کس پا مانند زلزله. خانه های همه ما در زندگی خود را از دست داده ارزش. مرکز شهر چشمه های آب گرم یک بار در چراغ شب زنده داری و فرهنگ است که جذب بازدید کننده از سراسر جهان تبدیل به یک مکان ترسناک برای رفتن در شب. هفت وجود دارد باشگاه نوار در یک شهر با کمتر از 30000 نفر. کارخانه های تعطیل. K-Mart بسته است. لبنی از کسب و کار رفت. شهر مدارس کوچکتر و کوچکتر و فقیرتر و فقیرتر. اصلی شاهراه بزرگ را به یک تور از خالی کسب و کار. مردم خود را گفت: کودکان و نوجوانان است که اگر آنها تا به حال هیچ حس آنها می خواهم جهنم را از چشمه های آب گرم به عنوان به زودی به عنوان آنها می تواند و رفتن را خود مقداری پول در جای دیگری است.

از زمانی که من تو را دیدم که پسر را به ضرب گلوله و در این صورت تا روز من سمت چپ چشمه های آب گرم برای من خوب می دانستم که چهار های مختلف بچه ها که قفل کردم برای قتل است. یک زن و شوهر از آنها فقط آجیل. یکی از آنها کمک به یک بچه کشتن پدر و مادر خود را برای پول به تعمیر کامیون خود را. یکی دیگر تا به حال در خواب بیش از در خانه من چند شب قبل از او کسی کشته با یک چوب بیس بال. او 15 سال است. آن را پس از آن به نظر می رسید مانند زندگی عادی. تنها از طریق چشم افراد دیگر من شروع به دیدن چگونه کردن آن تمام شد.

هنگامی که خانواده من به چشمه های آب گرم برای نوشتن بخارات من می توانید ببینید چشمه های آب گرم از طریق چشم از من همسر و بچه ها. من می توانید ببینید چیزهایی که نامتجانس عجیب و غریب غیر قابل توضیح است که من در زمان به صورت عادی برای خیلی از زندگی من است. من تا به حال به توضیح عظیم ساختمان خالی در سراسر شهر و یا چرا مدارس جشن مارتین لوتر کینگ جونیور و رابرت E. لی را از تولد در همان روز و یا چرا هیچ یک از بچه های دیگر در کلاس دختر من درو پدران در خانواده خود پرتره.

اما من همچنین متوجه شدم خیلی تغییر کرده بود از روز زمانی که من در آنجا زندگی می کردند. آن را هنوز هم التقاطی اما آن را همان جا بزرگ شدم. مرکز شهر نبود ترسناک دیگر. در واقع آن احتمالا پر جنب و جوش ترین بخش از شهر با مردم در حال حرکت وجود دارد و جدید کسب و کار پر رونق است. وجود جمعیت در خیابان های مرکز شهر تا ساعت اندکی از صبح در تعطیلات آخر هفته خزنده کافه ها و رستوران ها و هتل ها و داشتن یک بزرگ ، وجود جوان و خلاق مردم در حال حرکت وجود دارد بازسازی فرهنگی جامعه است که همواره بخشی از شهرستان حیاتی.

به جای از دست دادن افرادی که فرار چشمه های آب گرم در جستجوی شغل بهتر در کشورهای دیگر وجود دارد پیوند از کشورهای دیگر در حال حرکت و شروع کسب و کار شروع خانواده ها و دیدن محل برای آنچه در آن بودیک شهر در حال افزایش است. و جامعه مشغول به کار بود با هم برای ساخت چشمه های آب گرم به نوع مکانی که می تواند خوش آمدید میلیون ها نفر از بازدید کنندگان و جذب هزاران نفر از خانواده های جدید به عنوان آن را در آن اوج. پارک تفریحی بازگشایی شد و گسترش یافته است. جدید وجود دارد بالا افزایش هتل ها سرچشمه در محل قدیمی و خالی هستند. خانواده من رو به رای دادن در افزایش مالیات است که ایجاد بیش از 50 میلیون دلار درآمد برای شهر و مدارس منطقه بود که کاملا نابود چند دهه از نفرت نژادپرستانه سفید پرواز. در حال حاضر این پول استفاده شده است و برای ساخت مدارس خواهد بود که حسادت از کل دولت و به نوبه خود جزر و مد به دور از سفید پرواز و به خانواده پشت در سراسر خط را به قلب شهر دوباره.

همه ما در ملاقات چشمه های آب گرم به ما گفت داستان در مورد زمانی که آنها برای اولین بار اومد به دیدن چگونه آنها سقوط در عشق با نه تنها شهر را شخصیت منحصر به فرد, اما همچنین این شهر پتانسیل برای تبدیل شدن به چیزی بزرگ است. آنها به ما گفت در مورد چگونه آنها متوجه شدم جایی برای آنها وجود دارد و چگونه آنها می تواند شانس در چشمه های آب گرم آنها نمی تواند در هر نقطه دیگری است. چیزی که من در مورد تمام کسانی که مکالمات بود که این افراد نبودند از چشمه های آب گرم. آنها از دست رفته آن روز تاریک. وجود دارد بسیاری از مردمی که expatriated به چشمه های آب گرم از جای دیگری دیدم شهر را با چشم های تازه و تنظیم به حفاری در خاک به خاک در اوردن چیزی جدید و زیبا. پروژه خود را در حال انجام است. من خوشحال شدم به شهادت به آن حتی برای یک زمان کوتاه است.

با وجود همه این وجود هنوز هم باقی مانده و فقر و خشونت و لبه های ناهموار ممکن میکند از حاشیه در همه طرف ما. Flannery o'connor یک بار نوشت: "چیزی است که وجود دارد در ایالات متحده به عنوان سرایان و به عنوان شنوندگان داستان که خواستار رهایی بخش عمل می کنند که خواستار آن است که آنچه می افتد حداقل ارائه می شود فرصتی برای ترمیم شود. خواننده امروز به نظر می رسد برای این حرکت درستی است اما آنچه که او فراموش کرده است که هزینه آن است. حس خود را از شر رقیق شده و یا فاقد آن در دسترس نباشد و تا او را فراموش کرده است, قیمت ترمیم. "

در ماه اول از خانواده من در حال حرکت به چشمه های آب گرم دو مرد جوان افتتاح شد آتش سوزی در یک ماشین پر از مردم از یک زن و شوهر از بلوک از خانه مادرم را عکسبرداری کرده است. من می گویم این نمی تواند نگران کننده فقط به عنوان من به شما بگویم در مورد این شهر به قول cloying. من به شما می گویم این به این دلیل ما نمی توانیم بگویم یک داستان خوب و پاک کردن بد. شما می توانید آن را مبارزه با حمله به آن علل ریشه ای با تلاش برای ساختن جامعه ای که در آن جشن نبود از آن با رد شیطان و همه آثار او. هنوز هم شیطان کمین وجود دارد در زیر چشم توخالی مردان بد. او را به پایین وجود دارد در چشمه های آب گرم و او را تا اینجا در شهر نیویورک است. تنها تفاوت این است که وجود او را از نزدیک بیشتر آشنا. آنها می گویند بهتر است شیطان می دانید از شیطان به شما نمی کنند. و در چشمه آرکانزاس وجود دارد به سختی هر گونه شیاطین همه در حال حاضر نمی دانم.

دیوید هیل نویسنده کتاب جدید بخارات: جنوب, خانواده, نیویورک اوباش و ظهور و سقوط از چشمه های آب گرم آمریکا فراموش شده پایتخت معاونمنتشر شده توسط Farrar, Straus and Giroux.



tinyurlis.gdu.nuclck.ruulvis.netshrtco.de
آخرین مطالب