'Larry Kramer زندگی من را تغییر داد.' Ellen Barkin, Joel Grey, Anthony Rapp و دیگران به خاطر یک "قهرمان" و دوست

Larry Kramer, اواخر تجاوز و ایدز فعال, نویسنده و نمایشنامه نویس بوده و بسیار مورد ستایش و تجزیه و تحلیل در طول

توسط NEWSCENTERALS در 9 خرداد 1399

Larry Kramer, اواخر تجاوز و ایدز فعال, نویسنده و نمایشنامه نویس بوده و بسیار مورد ستایش و تجزیه و تحلیل در طول 24 ساعت گذشته. اما لری کرامر نیز هر دو یک دوست و حرفه ای همکار به بسیاری از. از دست رفته در میان قصه های آتش و گوگرد داستان خاصی پیزلی جیب غیر منتظره تحویل سوپ مرغ و لینک کردن اسلحه در اواخر شب در یک خیابان برادوی.

روز چهارشنبه در اگهی از Kramer که روز شنبه در سن 84 من mulled آنچه که مردم همواره ذکر است بیشتر در مورد کرامر: خشم خود را. که خشم به من نوشت: می تواند هر دو گفتن و فریبنده است. کرامر هر دو هنرمند و فعال اختصاص داده شده بود به یک دنیای بهتر برای جامعه و مردم و افراد مبتلا به ایدز. او غیر قابل انعطاف در فعالیت و نوشتن برای رسیدن به آن.

او مبارزه لخت knuckled برای هر دو. اما در نمایشنامه های او و در اطراف خود دوستان و عزیزان Kramer می تواند نوع متفکر و آرام. نمایشنامه های او مانند او می تواند به عنوان آرام به عنوان آنها با صدای بلند به عنوان حساس آنها به عنوان بمب افکن.

این موضوع در حال اجرا بین کلمات خود را بر روی صفحه و فعالیت خود را Kramer دانش است که مبارزه برای برابری و عدالت بود never-ending; او همچنین می دانست که در لحظات مثل این زندگی تحت یک دولت مشتاق به انجام هر کاری به ضرر جامعه برابری و حقوق مردم نیاز به ایستادن. کسانی که می دانستند او را دیدم که با شور و شوق از نزدیک کار خود را در نقطه عطفی بازی عادی قلب و یا در کنار او در عمل کردن و خیلی بیشتر.

در زیر عاطفی, مصاحبه, بازیگران, فعالان و دوستان—از جمله Ellen Barkin, Joel Grey, Anthony Rapp, Matt Bomer و Daryl راث—به اشتراک گذاری خاطرات خود را از Larry Kramer. Rodrigo Dos Messias

Ellen Barkin (عادی قلب, 2011)

من بسیاری از مهم خاطرات لری. برای 16 هفته عادی قلب زد در برادوی (در سال 2011 که Barkin برنده جایزه تونی برای نقش خود را به عنوان Emma Brookner یک پزشک) لری هرگز از دست رفته یک عملکرد.

او خواهد آمد به حدود سه را نشان می دهد در هفته و صعود چهار راه پله های شیب دار طلایی تئاتر به بوسه هر بازیگر و تشکر از ما برای اجرای ما است. و او در خارج از تئاتر هر شب توزیع آگهی به خصوص برای بچه های جوان که برای دیدن بازی.

روی صندلی چرخدار اما با استفاده از یه محفظه برای کتاب ها و مقالات. یکی از ما بودند استفاده شد در حال سقوط از هم جدا. یک روز این مرحله مدیر گفت: "ما در حال رفتن به تغییر شکسته جیب چیز است." و آنها انجام دادیم و من از عملکرد آن شب پس از آن لری پشت سر هم به اتاق پانسمان من و خواستار "که تغییر آن جیب است؟"

من گفتم: "آن را فرسوده وجود سوراخ در آن است."

"که مهم نیست" لری گفت. "این یک گل در آن است. آیا شما فکر می کنم اما می خواهم که یک جیب بر روی صندلی چرخدار با گل ؟ دریافت پیزلی به عقب در حال حاضر!"

و جقه آمد حق بازگشت.

او خواهد گفت: "اگر من اینجا امشب که گل چیزی که رفته اند در مرحله و خراب خود را به کل شخصیت الن."

ما دوست شد. او تا به حال یک حس شوخ طبعی او را دوست داشت به شوخی. او تا به حال یک عشق بزرگ برای افراد جوان است. Larry Kramer تا به حال روح یک بچه به عنوان یک 80 ساله.

ما تا به حال تنها 10 روز از تمرین. چه چیزی ما را از طریق این بود که لری شور چشمانداز به ما. من لری. من فکر می کنم ما تمام شد لری. ما نه تنها تبدیل به شخصیت ما است. ما شد تظاهرات لری. تاپیک لری در هر یک از این شخصیت است.

تصور کنید کسی در حال اجرا به بالا و پایین پله های آن سه بار در هفته جیغ جای خود غلت بزنید جزوات. شما می دانید که چگونه بسیاری از کودکان و نوجوانان آمده است تا به من و گفت: "من در ایستاده بود که تئاتر و منتظر لری کرامر به ثبت نام در برنامه من و او به من یک جزوه و من هنوز هم آن را داشته باشد."

"من شده اند در نیویورک پس از من متولد شد. من جدید دقیقا همان است که لری کرامر شد. من می دانستم که من یک شانس ایستادن نیست."

Ellen Barkin

برای سال ما زندگی می کردند و در داخل power of Larry Kramer. او به ما عشق خود را و خود را صالح خشم. که من برای همیشه سپاسگزار.

من لری برای اولین بار با چارلی رز در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 است. من یک بازیگر جوان و آن را یک معامله بزرگ است. این بدان معنی است شما که جدی گرفته شود. من در انتظار برای رفتن به زمانی که من دیدن "چه کسی بودن گاییدن, مصاحبه? این لری لعنتی Kramer." گفتم: "این فوق العاده است این عمل من به دنبال." من شده اند در نیویورک پس از من متولد شد. من جدید دقیقا همان است که لری کرامر شد. من می دانستم که من یک شانس ایستادن نیست.

زمانی که او راه می رفت من فقط تکان داد دست خود را. "من مفتخرم که شما را ملاقات آقای کرامر" به من گفت. که من اول سلام. او نمی دانست که من بود اما او دوستانه بود. من فقط ناقص من نمی خواهم برای رفتن وجود دارد. چه برو من می خواهم به بحث در مورد ؟ نگاهی به آنچه که او صحبت کردن در مورد. تغییر جهان است. و من قصد دارم به بحث در مورد یک فیلم ؟ واقعا ؟

Larry Kramer یک قهرمان است. او همچنین تغییر زندگی من نه تنها راه من می توانم تصور کنید و او را بسیار سخت اعتقاد من است. من کلبی. من اعتقاد ندارم که یک فرد می تواند جهان را تغییر دهید اما Larry Kramer من تغییر. بدون Larry Kramer من نمی توانستم باز دهان من در سال 2018 (زمانی که Barkin اشاره در توییتر به یک حادثه مربوط به تری گیلیام در یک آسانسور).

من نمی تواند کمک کرده اند هر یک از دختر و اگر آن را برای Larry Kramer. Larry Kramer به من آموخت برای باز کردن دهان من و نه آن را تا زمانی که شما را دیدم تغییر دهید. او به من آموخت به دراز کشیدن و حرکت نمی کند تا زمانی که شما آنها را ببینید.

واقعیت این مرد زندگی می کردند از طریق آنچه که او به نام "سه آفت" در این نیویورک تایمز است که ویرانگر به من. او یکی از با ارزش ترین فعالان. او همیشه خواهد بود.

ما همچنین خواندن (Kramer 1992 بازی در مورد خانواده اش) سرنوشت من و تا به حال چنین یک زمان فوق العاده است. آن را تا به حال به معنای زیادی برای ما انجام داده اند عادی قلب در برادوی, و من می دانم آن را به معنای مقدار زیادی به لری. این ایده که یک چیزی مثل من می تواند چیزی را به لری لعنتی Kramer: oh my god با تشکر از شما.

من در زمان ارتکاب جرم به این نیویورک تایمز' پیشنهاد که خشم خود را گاهی اوقات outshone کار خوب او. من باور نمی کنم. من فکر می کنم که بدون لری خشم هیچ چیز را تغییر داد.

آن را به من یاد آفریقایی فیلمساز عثمان Sembène یک بار خواسته اگر خشم در راه خود را از هنر است. Sembène در زمان یک مکث گفت: "بسیار آرامش "من خشم من است, آزادی من خشم من است هنر است."و است که توسط Larry Kramer. او می تواند نوشتن خشم خود را فقط مانند Sembène قرار دادن آن در فیلم است.

Larry Kramer لعنتی از 20 قرن آمریکایی قهرمان آموخته است که هر کسی که آمد در تماس با او چگونه به انجام کار درست و کار درست را انجام دهد. آیا شما گوش بود یا نه به شما, اما من می دانم که همه ما در مرحله گوش دادن به هر کلمه لعنتی که هر بازیگر بود گفت: زیرا در آن زمان عبارت بود از یک نقشه به عنوان به چگونه زندگی می کنند زندگی خود را در راه است که رسیدن به دیگران کمک کند.

من دوست داشتم که او دوست داشت برای گفتن و بودن در آسانسور با سگ خود را و (سابق شهردار نیویورک) اد کخ و گفتن سگ خود را که این مرد "کشتن همه پدر و دوستان." لری و من هم تا به حال گندم گون terriers. لری گفت: او آن را دوست داشت حتی بیشتر از زمانی که آسانسور شلوغ بود. و بود که احتمالا یکی از بهتر چیزهایی که او گفت: در مورد اد کخ.

من آرزو می کنم من معتقد بودم در بهشت و جهنم در حال حاضر. اگر این صحنه در آن آسانسور بد بود تصور کنید که هر دو آنها را در حال حاضر. و اد کخ خواهد بود که در آن Larry Kramer بود و آنها باید با هم من فکر می کنم Larry Kramer خواهد تمام مردم خوب و اد کخ را مجبور به رفتن به پایین جایی که او به آن تعلق دارد.

"که شجاعت در من است آن را در همه ما: این چیزی است که لری کرامر به من آموخت. ما باید این شجاعت را در ما به همه ما انرژی همه ما باید قدرت است."

Ellen Barkin

هیچ کس مانند لری. من در 1960s, بله, اما من نمی صرف جوان من زندگی بزرگسالان در اطراف جدی فعالان. من مؤمن بزرگ که جهان را تغییر داد که در راه است. لری فقط بدبختانه که سوئیچ برای من و هر بار که دهان من باز من احساس گناه می کنم که من نمی تواند به عنوان شجاع به لری می شود.

اما این شجاعت در من است آن را در همه ما است. این چیزی است که لری کرامر به من آموخت. ما باید این شجاعت را در ما به همه ما انرژی همه ما باید قدرت است. و در حال حاضر, در حال حاضر, آن را دوباره اتفاق می افتد. که در آن ما Larry Kramer? وجود دارد تنها یک Larry Kramer, فقط مانند وجود دارد تنها یک مالکوم X. او یک غول. و هیچ Larry Kramer در حال حاضر. من فقط گیج و غمگین.

من فکر می کنم او به من بسیار زیاد است. من تو را دیدم هرگز لری شود چیزی جز دوست داشتن اما من به دیدن او خشم در مورد چیزی که آن را سزاوار. او خیلی آرام با بازیگران. شما ممکن است فکر می کنم وجود خواهد داشت امکان از کسی که پرتاب وزن خود را در اطراف. وجود دارد هیچ کدام از آن. لری زندگی می کردند فقط به عنوان آنچه که او جنگیدند برای: هر انسانی سزاوار احترام است.

وقتی که می آید به خود را میراث لری فروتن اما نه چندان فروتن او را درک نمی کنند تاثیر خود را در زندگی داشته است. Larry Kramer بود رشد کرده و بالغ که اختصاصی زندگی خود را به چیزی. او ناراحت نیست پیش پا افتادهاند و کوچکی. او می دانست که او بود و آنچه که او انجام داده است و آنچه که او انجام داده است.

من احترام زیادی برای پنهان کردن-پشت-درب انواع و که نه لری. و اگر شما مرعوب او پس از آن بیش از حد برای شما بد است چرا که او نه در حداقل تهدید آمیز است. من یک بار ملاقات او با یکی از دوستانم که او را نمی دانند و کسی نبود معروف و لری فقط گفتگو به آنها. وجود نداشت که-آینده-اولین و سفارش. این همه هنر خود و خود را باعث شود.

او بسیار عصبانی هنگامی که او صحبت می کرد در مورد مغلوب ساختن پیشی جستن. او در مورد احساس مغلوب ساختن پیشی جستن راه هر کس دیگری می کند اما بیشتر به خاطر این بود Larry Kramer. او آنچه شما فکر می کنم او خواهد بود: بسیار پرشور ، و من از نوع آموخته شده در طول زمان وجود دارد به معنای واقعی کلمه بود بدون توقف Larry Kramer. شما نمی تواند او را متوقف کند. اعتقاد خود را در تفرج مستور گی مردان بود به نظر من بزرگترین اقدام به دلیل آن بود که صادقانه و درست است و آنها در حال دروغ گفتن است. اگر آنها بیرون آمد, آن, آنها می توانند کمک کرده اند دریافت پول برای اچ آی وی و ایدز داروها.

در ابتدای #MeToo جنبش احساس کردم به شدت که آنچه که من باید انجام دهم این بود که تماس نام همه من می دانستم که بد بود اما شاید من نیست که اثبات و صادقانه میگویم من به عنوان شجاع به عنوان Larry Kramer. او قطعا الهام بخش من بود و بیشتر از آن. من نگه داشته و کسانی که نظرات خودم خودخواهانه من می دانم. اگر شما یک فرد برای باز کردن ذهن خود را و شما نباید خود را نگه دارید و به نظر خودتان است.

"پس از آن الهام بخش بودن در آن مرحله در آن اتاق است. که الهام بخش آغاز شده در بالا."

Ellen Barkin

شما می دانید چه چیز دیگری من فکر می کنم ؟ من فکر می کنم لری که اثر در همه ما است. من نگاهی به مارک رافالو (که ستاره دار در فیلم اقتباسی از نرمال قلب) و من می گویم: "من لری وجود دارد من به شما را ببینید." من همیشه لری در جو Mantello. همیشه. که حس تعهد که حس "من برای مبارزه با آن تا زمانی که من هستم دروغ گفتن بر روی زمین."

پس از آن الهام بخش بودن در آن مرحله در آن اتاق است. که الهام بخش آغاز شده در بالا. آن را همیشه با این کلمه و کلمات خود بودند. لری هدایت ما را با عشق و محبت و بی روح.

من فکر می کنم برای لری عشق بود و یک نیروی بزرگ در زندگی خود را. لری loved دوستان خود را بدون شرمندگی. لری مرا دوست داشت. وقتی که من به او را در خیابان من می دانستم که او مرا دوست داشت. من یک بار زد به او در شکسپیر & Co. (کتابفروشی) و تفکر, "اوه, این Larry Kramer, عشق من, بوسیدن من. سلام. مرسی. لری. کرامر." که یک معامله بزرگ برای یک کمی نیویورک دختر مثل من که به خاطر عمل کردن و زندگی می کردند که در سراسر خیابان را از همجنسگرایان مرکز در خیابان 13.

وای خدا من قصد دارم برای رفتن به گریه. اگر صحبت من هر بیشتر, شما فقط رفتن به بد قول.

Joel Grey (عادی قلب, 1985)

لری به حال شده است در تلاش برای مدتی. من خندان چون در حال حاضر من فکر می کنم او را از خطر است. او را به مانند یک نیروی پر از یک نوع هیجان و شدت در مورد آنچه که او معتقد بود که خیلی نبوی در آن زمان است.

من برای اولین بار دیدم طبیعی قلب در پیش نمایش. من نقل مکان کرد و تحت تاثیر قرار با طبیعت از آن به عنوان چیزی اتفاق می افتد درست در آن لحظه. من گفتم به لری "من می خواهم به بخشی از این. لطفا تماس با من اگر هر چیزی اتفاق می افتد."

این یک افتخار برای بازی ند هفته (در اصل 1985 تولید). براد دیویس مریض شدم در طول تمرینات و (تهیه کننده) جو پاپ به نام من و گفت: Brad رفتن به مجبور به ترک. (Davis مبتلا به HIV مثبت در سال 1985 و در سال 1991 درگذشت.) جو پرسید: اگر من می توانم به بازی به عنوان به سرعت به عنوان من می توانم که من.

"دکتر گفت: نه به آن را انجام دهد. من تصمیم گرفتم من تا به حال. من می دانستم که این بازی تا به حال برای رفتن و این داستان تا به حال گفته شود."

Joel Grey

وجود دارد یک دکتر در UCLA در آن زمان—من فکر می کنم که به دنبال پس از راک هادسون—که به من گفته شد تماس بگیرید. این زمانی بود که همه از ترس از همه چیز است. تصور می شد به خطرناک به نشستن در جدول و یا نوشیدن از همان لیوان آب به عنوان کسی که با اچ آی وی است. من از دکتر پرسید: اگر آن را خطرناک برای من به بوسه عاشقانه, یکی دیگر از شخصیت. او گفت: نه به آن را انجام دهد. من تصمیم گرفتم من تا به حال. من می دانستم که این بازی تا به حال برای رفتن و این داستان تا به حال گفته شود.

لری سخت بود کارفرما و لجوج و بنابراین حمایت از آنچه من انجام داد. این یکی از لذت بخش ترین و وحشتناک ترین تجربه های زندگی من است. همه مردم در بازی واقعی بودند همه آنها وجود دارد در آغاز گی, سلامت مردان بحران است. بعد من به کارگردانی سالگرد 25th سود خواندن بازی بازیگران جو Mantello. لری تجربه از زندگی بشر ساخته شده او نیاز به بازگو کند. جایی لری به می دانم که او در نهایت شنیده می شود.

من به صحبت لری اغلب. او کار بر روی یک کتاب جدید کار در تمام طول روز و کاملا به کار جدید و ایده های جدید و مبارزه با به پایان است. البته او تا به حال بسیاری برای گفتن در مورد آقای مغلوب ساختن پیشی جستن به عنوان همه ما.

وجود دارد یکی دیگر از طرف او. او با نشاط و شیرین و پر از داستان و بله نظرات. که آنچه ساخته عادی قلب آنچه در آن بود. آن را کوچک از این موضوع است.

Sean Strub, نویسنده, فعال, شهردار, Milford, PA

اخبار لری مرگ hit me like a فروشي و عجیب من در وسط یک تماس تلفنی بحث در مورد این در حال حاضر همه گیر و تست (با مقامات محلی در ایالت پنسیلوانیا) هنگامی که من این خبر را شنیده.

من برای اولین بار ملاقات لری در یک Lambda Legal حزب در اوایل 1980s. من آگاه شد از او هنگامی که او برای اولین بار شروع به صحبت کردن. من واقعا نمی دانم او تا زمانی که قانون آغاز شده است.

در تابستان سال 1987 من شکسته پای من در جولای 4th. من کار بر روی جمع آوری کمک های مالی نامه ای برای عمل کردن.

لری آمد به آپارتمان من چند بار با سگ خود را, و من به یاد داشته باشید او به من سوپ مرغ که من به طعنه او را برای. من گفتم "نیست که برای یک سرماخوردگی ؟ من شکست پای من."

که بود, آرام, مراقبت, لری. وجود چنین دوگانگی بین تصویر عمومی از bellicose و نفرت انگیز گاهی اوقات سوء استفاده با صدای بلند پرشور و فعال دعوت مردم "قاتلان" و همه این نوع از لفاظی و بسیار مهربان متفکر وفادار که همیشه نگران است. او همیشه می پرسند: "آیا شما دوست پسر?" "این است که رابطه شما خوب است؟" "به نظر می رسد مانند شما از دست یک پوند یا دو. آیا شما از خوردن خوب است؟"

"او فوق العاده شاد با دیوید. من فکر نمی کنم وجود هر گونه سوال است که در 20 سال گذشته از زندگی خود شاد بودند او تا به حال."

Sean Strub

بسیاری از والدین در عشق به او قلب من می رود به (Kramer بازمانده شوهر) دیوید وبستر. او فوق العاده خوشحال با دیوید. من فکر نمی کنم وجود هر گونه سوال است که در 20 سال گذشته از زندگی خود شاد بودند او تا به حال.

قلب من نیز می رود به هزاران نفر که در راه های مختلف کودکان خود را, و او را به مراجعه به برخی از ما در عمل کردن به عنوان خود را "فرزندان." او همچنین grandly اشاره به "من مردم."

لری می تواند "روی صحنه" در یک مهمانی شام یا در مقابل صدها نفر از مردم است. "خارج از صحنه" من آن را آسان برای به چالش کشیدن آنچه که او گفته و سبک است که در آن او آن را گفت. مقدار زیادی از مواد منفجره خود را در مکان اظهارات کاملا محاسبه شده است. زمانی که من در مخالفت با او همیشه کنجکاو چرا. ما در حال عقب و جلو بحث. من نوشتم بیشتر قدرت وقتی که من عصبانی بود. ما متصل است. بیش از حد فکر و ما هر دو احساس شما را آب کردن کلمات خود را و نمی تواند به عنوان موثر است.

از نظر فعالیت از عمل تا دینامیت وجود دارد. لری می دانست که چگونه به محل و نور فیوز. آیا ما تا به حال یک متفاوت اپیدمی اگر آن را به حال شده است برای Larry Kramer? بله.

او خودش را به عنوان رهبر یک جنبش و یک نسل از مردم که تا حد زیادی در نوع پاسخ داد و حتی به صدای او تبدیل شد به تاریخ در راه خاص.

لری نشده است شدیدا مربوطه در ایدز فعالیت در سال های اخیر به دلیل حمایت در اطراف این بیماری همه گیر در حال حاضر متفاوت است. آن را گسترده تر intersectional. اما لری سزاوار مقدار زیادی از اعتبار برای تجهیز و بالا بردن آگاهی و آوردن به فعالیت های یک نسل, گی, عمدتا مردان سفید پوست, بسیاری از آنها ممکن است بدست به فعالیت و یا عدالت اجتماعی می کنند. بسیاری از نمی ماند با آن یک بار به ایدز درمان شد اما بسیاری از آنها نیز الهام گرفته و رشد یافت و زندگی خود را در این کار.

لری اتصال به نیویورک فکری و فرهنگی نخبگان. او یک فیلمساز و سپس او نوشت: (رمان) زدن. من فکر می کنم در حالی که برای او مبارزه در برابر دیده می شود به عنوان یک "نویسنده گی" و سپس او رفت و همه در, و متوجه شد که یک تو رفتگی در دیوار. او کمک به ایجاد زمین جدید وجود دارد.

من تولید دیوید دریک نیمه اتوبیوگرافیک بازی شب Larry Kramer مرا بوسید. وجود نگرانی در مورد این عنوان است. لری بود سودایی که او سو ما ؟ من در زمان لری به یک کارگاه عملکرد آن جایی که او به تماشای آن با اشک در چشم او. در پایان گفت: "خب من قصد دارم به شما اجازه استفاده از نام من است." من کمی به عقب گرفته شد. سپس او اضافه شده است. "اما من قصد ندارم به شما شکایت یا نه." او winked من. من فکر می کنم او احساس افتخار آن است.

لری شور بود که همیشه در. او مهربان و بخشنده تر و بازتاب خود را در سال های بعد. او زندگی خود را در یک بزرگتر بافت تاریخی و بسیار آگاهانه از میراث او.

"لری می خواهید مردم به خارج از خود لحظه ای و فراتر از رنگین کمان این و آن و به در نگاه بزرگتر قوس تاریخچه و خطرات پیش روی ما است و چقدر ما متنفر و منفور."

Sean Strub

لری سازگار تم بود که هر گونه سود ساخته شده بودند شکننده و وجود نیروهای قدرتمند برای از بین بردن ما و معکوس آن سود. در حال حاضر تحت مغلوب ساختن پیشی جستن ما متاسفانه شاهد شکنندگی دستاوردهای ما; ما شاهد تجاوز, پیشرفت معکوس در سراسر جهان است. متاسفانه این نه یک راه "تا" مسیر پیشرفت است. لری می خواهید مردم به خارج از خود لحظه ای و فراتر از رنگین کمان این و آن و به در نگاه بزرگتر قوس تاریخچه و خطرات پیش روی ما است و چقدر ما متنفر و منفور.

لری و نقش آن در کشف تاریخ ما, حتی اگر او آن را انجام دهد به عنوان یک دانشگاهی و محقق می تواند به عنوان مهاجم و بالای خود را به عنوان فعالیت—سوال جنسی از آبراهام لینکلن جورج واشنگتن و الکساندر همیلتون به عنوان مثال—اما من امیدوارم که آن را حداقل جرقه علاقه و الهام بخش جوانتر مورخان در این زمینه است.

Matt Bomer (عادی قلب, 2014 فیلم)

Larry Kramer بود واقعا یکی از یک نوع است. در حال رشد در یک محافظه کار محیط لری بود همه چیز من بود گفت: من نمی تواند: صریح و جسورانه تیز و برنده پرشور. او یک فتنه با عقل و شوخ طبعی خود را برای مطابقت با. او تجسم شعار: سکوت = مرگ. شجاعت خود را مطلع و الهام بخش میلیون ها نفر و ادامه خواهد داد به انجام این کار برای نسل های آینده.

بدون او من را نمی شناخته شده اند هر چیزی در مورد خط مقدم از این بیماری همه گیر جامعه ما مواجه شد. او یک هنرمند که کار و زندگی را نجات داد. شما نمی توانید بپرسید برای عمیق تر و ماندگار تر از آن است. ما در سوگواری او ما او را از دست ندهید و این کار ما در حال حاضر مطمئن شوید که کار خود را ادامه می دهد.

میکل آنژ Signorile, فعال, نویسنده, میزبان , میکل آنژ Signorile نشان می دهد در Sirius XM پیشرفت

من لری در سال 1988. به نظر من او به نظر می رسید قهر سودایی با صدای بلند به چالش کشیدن و تهدید آمیز, الهام بخش, عمیق, انگیزه, رویایی. من واقعا تا به او نگاه کرد. او را دیدم او هنر و فعالیت های کار با هم. همه چیز برای او در مورد استفاده از رسانه های مختلف برای ایجاد یک جرقه یک واکنش لرزش چالش مردم است. او بسیار صریح و قهر در مورد خوشنودی است. او را به انجام هر کاری برای بیدار کردن مردم است.

در اوایل سال او نمی توانست درک کند که چرا یک بخش کوچکی از جامعه بودند و نه نشان. او هرگز راضی است. همیشه وجود دارد چیزی است که بیشتر ما باید برای مبارزه با.

ما با هم در (سابق LGBTQ انتشار) Outweek. او به چالش کشیده و دفاع و پشتیبانی کار من در تفرج مردم مشهور است. گاهی اوقات او خواهد بود بسیار عصبانی است که شما را به تجزیه به دریافت از طریق به طلایی هسته از آنچه او می گفت که درست بود ،

در سال های اخیر سلامت او رو به وخامت گذاشته اما نه رفتار خود. خود را اولیه غرفه خود را از اصول اساسی باقی مانده جامد. او جشن پیشرفت بود که نماد برابری ازدواج. میراث او است هرگز به حل و فصل به صورت خرده و به فکر جامعه و مردم به عنوان نیاز به کاملا برابر و مستحق حقوق مدنی—نداشتن محل حک شده برای آنها و نه راضی بودن از نشانه.

"لری می خواهید مردم به خشم مبارزه ایستاده و برش از طریق دروغ تهمت و دولت."

میکل آنژ Signorile

مستقیم وجود دارد از طریق خط از ایدز فعالیت او به فعالیت کرد که در بقیه LGBTQ جنبش است. لری از طریق زندگی می کردند که لحظه ای هنگامی که در اوایل 1980s ما فکر کردیم که ما در حال پیشرفت است. سپس ایدز اتفاق افتاده و لری فعالیت با عمل کردن الهام که بعد چه شد. او در بر داشت آن را فوق العاده enraging نه برای دیدن همه ما مبارزه با ایدز.

در حال حاضر دونالد مغلوب ساختن پیشی جستن است در نظر گرفتن همه چیز را از ما دور دوباره و لری می خواهید مردم به خشم مبارزه ایستاده و برش از طریق دروغ تهمت و دولت. او می خواهم ما را به خارج وجود دارد.

Daryl Roth, تهیه کننده, طبیعی قلب (Broadway, 2011)

این شگفت انگیز این مرد زندگی می کردند تا زمانی که او با چالش ها به سلامت خود را. من فکر می کنم او بخواهد خود را به ماندن در اینجا تا زمانی که او فقط نمی تواند هر گونه اطلاعات بیشتر.

من لری در سالگرد 25th سود خواندن طبیعی قلب. همه در اشک بود. من گفتم به لری است که ما باید برای احیای این بازی که در حال حاضر به نظر می رسید prescient و مهم برای نسل جوان به درک که شانه های آنها ایستاده بود ، او گفت: "خوب شما یک دختر شجاع!" و به من گفت: این امر می تواند افتخار من و برای تمام سال های پس از آن واقعا یک افتخار به دلیل تفاوت آن ساخته شده است برای بسیاری از مردم است.

من تولید مقدار زیادی از به چالش کشیدن کار در روز است. اما این بازی همه من امیدوارم که تئاتر می تواند انجام دهد: آن فعال می شود مردم آن را افراد تحصیل کرده آن را در تشویق مردم برای رفتن به جهان و انجام چیزی. و او شگفت انگیز بود. او را ایستاده در مقابل تئاتر در نارنجی, ژاکت, توزیع آگهی و صحبت کردن به مردم در مورد آنها چه می توانید انجام دهید برای کمک به.

من بسیاری از نامه های عمدتا جوان همجنس گفت: این بازی به آنها داده بود قدرت به هم می آیند به خانواده خود و یا به خود و یا افتخار و احساس قدرت و پشتیبانی می کند. من می خواهم این نامه ها و گریه. مردم در کار خواهد بود "اوه نه او نامه ای دیگر." آن نفس گیر بود. تئاتر افراد را تغییر دهید و این یکی از قدرتمند ترین نمونه است.

شب نیویورک دولت برابری ازدواج قانون تصویب شده (در سال 2011) در این مرحله مدیر اعلام آن به مخاطب. من مشغول به کار بود با فرماندار و مقامات دولتی به تصویب قانون است. من پسر اردن (راث رئیس جمهور و اکثر صاحب Jujamcyn تئاتر در شهر نیویورک) همجنسگرا است و این موضوع بسیار عزیز را به قلب من بدون توجه به آنچه. مخاطبان ایستاد و شروع به کف زدن و تشویق.

"اغلب در تئاتر مردم مردن از احساسات خود و یا خجالت یا هر چیز دیگری. این بود که در یک جشنواره که در آن همه فقط رایگان و احساسات ریخت."

Daryl راث

این بازی ساخته شده مردم عاطفی. مردم و خارج bawling چشمان خود را بدون هیچ گونه شرم. اغلب در تئاتر مردم مردن از احساسات خود و یا خجالت یا هر چیز دیگری. این بود که در یک جشنواره که در آن همه فقط رایگان و احساسات ریخت. آن را زرق و برق دار.

مردم به شما بگویم چقدر دشوار و بد خو لری بود. من هرگز احساس چیزی جز عشق و احترام از او. او سپاسگزار بود ما می خواستیم به بازی برگشت. من به یاد داشته باشید از دیدن و آن را به معنای بسیار به من چون اردن است. اما آن را آغاز همه چیز برای من است.

مهم ترین چیز برای من این بود که لری دوست game, تولید. من واقعا می خواستم به او افتخار می کنم. من احساس یک مسئولیت بزرگ است. او همیشه مرا تشویق کرد. او گفت: من در حال انجام یک کار بزرگ است. "نگاه مردم" او می گویند. به من او بسیار مهربان و ملایم و ما را به راه رفتن در خیابان پس از نشان می دهد در اواخر شب و بازو در بازو.

Anthony Rapp (سرنوشت من, 1992)

آنچه من به یاد داشته باشید که نیروی لری شخصیت و انرژی است. او بسیار تشویق و حمایت شده است. من یک بازیگر جوان در آینده در زندگی من است. ما صرف بعد از ظهر در آپارتمان خود که در آن او به اشتراک گذاشته شده با من. بودن در حضور کسی که همیشه استدلال برای انجام آنچه شما می توانید انجام دهید تا لرزش و تفاوت تاثیر ماندگار بر من.

ما برای اولین بار ملاقات در یک مطالعه از سرنوشت من. من بازیگران را در تولید. جان کامرون میچل بود, اما زمانی که او در سمت چپ نشان می دهد من به عنوان بازیگر جایگزین او.

جلسه لری, ماه مارس در واشنگتن در سال 1993 و نمایش نام پروژه یادبود لحاف یک سری از وقایع است که گالوانیزه من. من علنا وقتی که من به نظر می رسد در سرنوشت من, off-Broadway. آن را در مقیاس کوچک. آن را فقط زیستی در یک برنامه نمایش برای off-Broadway بازی اما من در زمان که گام بسیار آگاهانه.

لری بود خجالتی در مورد نشان دادن خشم خود نسبت به موسسات, اما او نیز فوق العاده پرشور در مورد تئاتر است. طبیعی قلب شخصی بود اما این سرنوشت من بود و حتی بیشتر شخصی در بسیاری از راه های به خاطر آن بود که در مورد خانواده اش. تمایل خود را به دیده می شود به عنوان یک هنرمند بود به عنوان مهم, اگر نه بیشتر, مهم, برای او که شناخته شده به عنوان یک فعال.

"لری حساس روح. او مراقبت اگر او عصبانی کردن مردم, اما آن را متوقف نمی او شاشیدن مردم."

Anthony Rapp

میراث شگفت انگیز است. او نه تنها منجر به یک نهادی پاسخ با GHMC. سپس به او کمک کرد راه اندازی یک فعال پاسخ با عمل کردن. سپس زدن, طبیعی قلبو سرنوشت من شد پاسخ هنری. او قریب خود را در این راه.

لری حساس روح. او مراقبت اگر او عصبانی کردن مردم, اما آن را متوقف نمی او شاشیدن مردم. او یک مثال زندگی نه ماندن سکوت در مواجهه با بحران ها از جمله آنهایی که امروز داریم. به عنوان مثال او این است که شما باید انجام دهید هر آنچه شما می توانید به لرزش زمین است. برای لری, اگر این بدان معنی است که دشمنان آن را به معنای ساخت دشمنان است. او مراقب باشید و او جهان را تغییر داد.

William J. Mann نویسنده و مورخ

من صرف زمان با لری و دیوید (وبستر شوهر خود) در مقصد provincetown و در سال 2016 من او را به صحبت می کنند به یک کلاس آموزش در تاریخ ایدز است.

همانطور که معلوم شد او فقط دو روز پس از انتخابات ریاست جمهوری زمانی که دانش آموزان شوکه شده بودند و ویران کرد. من آرزو می کنم ما می خواهم ثبت شده اما کلمات او بسیار الهام بخش است. هنگامی که او را دیدم زده (عمدتا LGBTQ) دانش آموزان, او گفت:, و من هرگز آن را فراموش کرده ام "من با عرض پوزش ما به شما این دنیای بهتر ما فکر آینده بود."

وجود دارد بحث در باز کردن انجمن بعد از آن که من مصاحبه او در مورد چگونه به فعال. لری گفت: "من بیش از حد. من خود را پشت, اما آن را تا به همه شما افراد جوان در حال حاضر."



tinyurlis.gdu.nuclck.ruulvis.netshrtco.de
آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن