این کتاب ساخته شده است که تمام این پیاده روی احساس روشن فکر

راه رفتن در مورد همه که سمت چپ است. تحت ممنوعیت مورد نیاز coronavirus کسانی که از ما بدون تجهیزات ورزش یا دستر

توسط NEWSCENTERALS در 21 اردیبهشت 1399

راه رفتن در مورد همه که سمت چپ است. تحت ممنوعیت مورد نیاز coronavirus کسانی که از ما بدون تجهیزات ورزش یا دسترسی به ورزشگاه (در ایالات متحده اجرا شده توسط عاقل مردم) باید چند, هوای آزاد, گزینه های: دوچرخه سواری در حال اجرا ، از کسانی که انتخاب پیاده روی است, حداقل برای من راه را برای رفتن. حتی کسانی که از ما با وسواس شمارش گام در گوشی های هوشمند در حال راه رفتن در حال حاضر به دلیل بیش از ورزش ما به سادگی نیاز به خارج شدن از خانه به تنفس هوای تازه و برای دیدن افراد دیگر حتی اگر ما نمی تواند دید. که فکر گذشته شکرگزاری به قدردانی و برای راه رفتن ؟ در حال حاضر آن را در بالای لیست من.

همچنین تجدید نظر در تعریف من از سفر. راه رفتن استفاده می شود چیزی شما را هنگامی که شما در سفر در جایی. شما در سفر به لندن و یا سایگون یا گراند کانیون و سپس شما راه می رفت. و برخی از مکان شما سفر شما را به راه رفتن نیست در همه. من یک بار سعی کردم به گرفتن یک پیاده روی در لاس وگاس. که نمی تواند به خوبی.

مگر اینکه شما به پیاده روی های آپالاچی نوین راه رفتن نبود یک مترادف برای سفر. در حال حاضر آن است که حداقل برای من. من سفر من بلوک من محله من ایجاد کرد و من آن را انجام دهد ، و این همه همان است که در آن تا کنون بود و در همان زمان آن متفاوت است. خارج از خودرو, همه چیز بزرگتر است دیگر تندتر. من نقشه شهر من با من سر یک گام در یک زمان.

"زندگی در خانه مانند یک مسافر" نوشت: Henry David Thoreau. من شروع به درک آنچه که او به معنای راه به شما خواهد شد هنگامی که شرایط باعث آثار هنری به تغییر از اینکه صرفا قابل تحسین به اینکه شخصا مهم است. شب دختر من به دنیا آمد من به خانه رفتم خسته ولی من قادر به خواب. بنابراین من کنده William Butler Yeats' شعر "نماز برای دختر من است." آن را مانند خواندن یک کاملا جدید شعر چون در حال حاضر من هم تا به حال یک کودک است. من به عنوان خوانده شده آن را از طریق دو بار و در نهایت به سقوط در خواب با این کتاب هنوز هم در دامان من.

در اوایل سی سالگی تورو شروع به کار در یک مقاله به نام "قدم زدن" که تحویل او به عنوان یک سخنرانی چندین بار که او ادامه داد: به تجدید نظر تا زمان مرگ از سل در سال 1862 زمانی که او 44.

اگر شما می خواهید مسیر سریع به آنچه که تورو باور در مورد طبیعت و جایگاه ما در آن را از اینجا شروع کنید. خود را به عنوان شرح حال لورا Dassow دیوار می نویسد در جذاب Henry David Thoreau: زندگی, "راه رفتن" را تبدیل به "بزرگترین بیانیه خود فلسفه زندگی برای راه رفتن دور از روستا به دور از سیاست به "وحشی" برای بازسازی معنوی—نه تورو تصریح کرد: یک فرم از عقب نشینی اما 'یک نوع جنگ صلیبی... برای رفتن به جلو و reconquer این سرزمین مقدس از دست کفار.'" جان کلام این مقاله باقی مانده در نقل قول "در درندهخویی حفظ و نگهداری از جهان" یک شعار است که زینت سازگار با محیط زیست-پوستر در اتاق خوابگاه تا پایان زمان اما همه 11,000+ کلمات به ارزش زمان خود.

آن را به باز کردن صفحات مورد علاقه من در حال حاضر بخشی که در آن نویسنده مذاکرات صریح در مورد راه رفتن نه به عنوان یک استعاره یا شاعرانه فانتزی اما به عنوان یک ساده لازم است و در ذهن او قطعا مي عمل انسان. تورو یک قهرمان واکر و در این که در همه چیز او بود و غیر قابل انعطاف است. او دوست داشت به پیاده روی سه یا چهار ساعت در روز مایل و مایل. او یک بار راه می رفت از خانه اش در کنکورد ماساچوست به بوستون (25.3 کیلومتر) فقط برای شرکت در یک سخنرانی. و حال تورو داشت: هر کس باید همان را انجام دهید.

در باز کردن صفحات از "راه رفتن" او خود را مسخره شهروندان که نمی خود را دنبال کنید مثال: "وقتی گاهی من به یاد دارم که مکانیک و مغازه داران ماندن در مغازه های خود را نه تنها تمام پیش از ظهر اما تمام بعد از ظهر هم نشسته با پاهای عبور بسیاری از آنها را -- به عنوان اگر پاها ساخته شد به نشستن بر و نه به ایستادن و یا راه رفتن بر—من فکر می کنم که آنها سزاوار برخی از اعتباری برای داشتن همه خودکشی طولانی در پیش است."

بله او طاقت فرسا و تنها چیزی که باعث می شود او قابل تحمل است که در اینجا به عنوان همیشه در نوشته های خود او هرگز نمی پرسد کسی برای انجام کاری او نمی خواهد. تورو نه تنها موعظه خودکفایی برای مثال او تمرین آن است: زمانی که او برای کمک به خانواده اش مداد کارخانه او یک نقشه بردار با تجارت و همچنین کنکورد را نوکر قادر به ساخت خود را کابین در والدن تالاب و رو به رشد مواد غذایی خود را. و آن را بیش از حد آسان به ضربه او به عنوان یک یانکی لنگ زندگی می کردند که در یک زمان ساده تر. بله در مورد تنها مردم که خود به اندازه کافی به عنوان تورو امروز preppers اما تورو قطعا استدلال می کنند که این فقط ثابت می کند خود را به نقطه: ما منحرف شده و بیش از حد از اصول اولیه است.

خواندن تورو معمولا برگ من احساس ناکافی و حتی در مورد چیزی به عنوان ساده به عنوان راه رفتن. من مدیریت یک زن و شوهر از مایل در یک روز و بیشتر از آن در پیاده رو قطعا هیچ چیز مثل معمول خود را پنج یا بیشتر مایل در روز است. اما او را ترک نمی کند من احساس نا امید کننده است. در مقابل او الهام بخش من است زیرا من می دانم که در اعماق که او حق است. پیاده روی در جنگل و یا در شهر می کند من احساس می کنم کمی بیشتر در خانه در جهان است. دانستن چگونه به تشخیص درختان و پرندگان باعث می شود من کمی کمتر از خود بیگانه. زمانی که من نقطه کایوتی یا بوقلمون وحشی حتی خانواده گوزن, من احساس می کنم کمی هیجان است که من نمی تواند منطقی توضیح دهد.

و به عنوان تورو اشاره به یک عابر پیاده, چشم انداز فراتر از آستان تقریبا بی حد و حصر: "من مجاورت می توان بسیاری از پیاده روی خوب; و اگر برای سال های بسیاری از من راه می رفت تقریبا هر روز و گاهی اوقات برای چند روز هم من هنوز خسته آنها. یک چشم انداز کاملا جدید است که یک شادی بزرگ و من هنوز هم می توانید این هر بعد از ظهر. دو یا سه ساعت پیاده روی انجام خواهد داد من به عنوان عجیب و غریب یک کشور به عنوان من انتظار می رود تا کنون را ببینید."

به عنوان کسی که با یک پشه مانند توجه span من می دانم آنچه که تورو به این معنی که او می گوید،"در بعد از ظهر پیاده روی من از چار فراموش نکنید که همه چیز من صبح مشاغل و تعهدات به جامعه است. اما گاهی اوقات اتفاق می افتد که نمی توانم به راحتی لرزش ایجاد کرد... چه کسب و کار من در جنگل اگر من فکر می کنم از چیزی غیر از جنگل؟" به تازگی که نه یک مشکل شده است. من خیلی مشتاق به خارج از خانه دریافت کنید و ببینید چیزی جز همان دیوار همان ظروف در سینک همان همان همان بودن cooped در تمام طول روز هر روز که من نمی تواند به توقف و تفکر در مورد جهان خارج زمانی که من سرمایه گذاری.

بهترین از همه, راه رفتن چیزی در دسترس برای تقریبا همه. شما لازم نیست به ویژه به شکل خوب است. من قطعا نه. شما نمی نیاز به تجهیزات خاص—تورو البته مسخره مردم را که یک, طلسم, ورزش. همه شما نیاز دارید این است که ضربه به رفتن به در حال حرکت و در حال حاضر من فقط در مورد هر بهانه ای به انجام این کار است. بنابراین با کمی اشاره تورو از من را تبدیل به یک توریست در شهر.

همانطور که قبلا ذکر شد بخش عمده ای از "راه رفتن" صرف بر رابطه انسان و طبیعت, و, اشتباه, به عنوان تورو می بیند آن در جدا کردن آن چیزهایی است. این یک مقاله معمولا متفکر گاهی اوقات عصبانی و گاهی اوقات خنده دار ("علاوه بر این, شما باید راه رفتن مانند یک شتر است که گفته می شود تنها جانور که ruminates هنگام راه رفتن"). و اگر شما به خودتان پیدا کنید گفت: بله و بله و البته-اگر در عبارت دیگر شما به خودتان پیدا کنید فکر که هر کسی با یک دانه از حساسیت محیط زیست می داند که این همه در حال حاضر به یاد داشته باشید که هنگامی که تورو نوشت مقاله خود را در اواسط قرن 19, محیط زیست بود و نه چیزی. آن چیزی که امروز به خاطر او و درخت huggers مانند John Muir که او را تحت تاثیر قرار. او طبیعت اصلی وکیل در دادگاه افکار عمومی و وجود دارد هرگز یک بهتر منادی.

در گذشته من را به نام "راه رفتن" فصیح تکان دهنده مقاله اما من می ترسم من می خواهم که تا به حال هیچ ارتباط عاطفی به آن است. اما خطر یک بیماری همه گیر است که مؤثر و ايزوله من گرفته اند آن را به قلب مانند یک نقشه راه برای زنده ماندن است.

آن را نیز به من و نه برای هر نجیب دلیل بیشتر احساس قدرت. به عنوان کسی که تعهد به معلم مرزهای ننگین من خیلی خوشحال به کشف تورو شد و در بهترین حالت بی تفاوت باغبان.

"امید و آینده برای من نیست در چمن و مزارع کشت," او نوشت: "در شهرهای بزرگ و اما در غیر قابل نفوذ و quaking مرداب... من مشتق بیشتر از من امرار معاش از این مرداب که احاطه کرده من بومی شهر از از کشت باغات در این روستا است."

پس از اپیلاسیون شیوا در حلقههای مرداب برای بیشتر از یک پاراگراف از او می پرسد: "چرا قرار نیست من سالن پشت این [باتلاق] به جای پشت که ناچیز ماشین سواری از کنجکاوی که ضعیف عذرخواهی برای طبیعت و هنر است که من تماس بگیرید و من جلوی حیاط ؟ آن است که تلاش برای روشن کردن و ایجاد یک ظاهر مناسب و معقول زمانی که نجار و میسون را ترک کرده اند هر چند انجام می شود که بسیار برای این رهگذر به عنوان نشین در. ذوق ترین جبهه-نرده حیاط بود و هرگز حاضر هدف از مطالعه به من; استادانه درست شده ترین زیور آلات بلوط تاپ و یا چه چیزی نیست به زودی خسته و منزجر من. خود را به عقب به لبه بسیار از باتلاق و سپس (اگر آن را ممکن است بهترین محل برای خشک انبار) به طوری که هیچ دسترسی به آن طرف به شهروندان است. مقابل متری ساخته شده است به راه رفتن در, اما در بسیاری از, از طریق, و شما می توانید در راه است."

من کاملا آماده به نوبه خود حیاط من به یک باتلاق ( برخی از همسایگان من قطعا مخالف) اما من تحسین جهنم از یک نویسنده چه کسی اهمیت میدهد و حتی کمتر در مورد تعمیر و نگهداری چمن از من انجام دهد.



tinyurlis.gdu.nuclck.ruulvis.netshrtco.de
آخرین مطالب